کتاب افسانه های آن ور آب اثر محمدرضا شمس

 مجموعه داستان «افسانه‌های آن‌ور آب» به کوشش «محمدرضا شمس» و با تصویرگری «رودابه خالف» برای مخاطبان گروه کودک و نوجوان منتشر شده است. این اثر که ۱۷۲ افسانه  از افسانه‌های ملت‌های دیگر را دربردارد، در کنار کتاب «افسانه‌های این‌ور آب» یک مجموعه با سیصد و پنجاه و دو افسانه را تشکیل می‌دهند. شباهت افسانه‌های این‌ور آب و آن‌ور آب، نشان می‌دهد که افسانه‌ها، با وجود شرایط اقلیمی مختلف، به یک خانواده بزرگ جهانی تعلق دارند. «گرگ و هفت بزغاله»، «شنل قرمزی»، «سیندرلا»، «راپانزل»، «زیبای خفته»، «سفیدبرفی و هفت کوتوله»، «علی بابا و چهل دزد»، «پوست الاغ»، «دیو و دلبر»، «سفیدبرفی و گل سرخ»، «تام انگشتی» و... عنوان تعدادی از داستان‌های این مجموعه است. بخشی از داستان «گرگ و هفت بزغاله» را با هم می‌خوانیم: «بزی بود، هفت بزغاله داشت. بزغاله‌هایش را خیلی دوست داشت. همیشه نگران بود که گرگ آن‌ها را بخورد. یک روز که خانم بزی می‌خواست به صحرا برود، بزغاله‌ها را صدا کرد و گفت: بچه‌های عزیزم، من باید بروم و برای شما غذا بیاورم. مواظب گرگ باشید و در را به روی او باز نکنید. بچه‌ها به مادرشان قول دادند که در را باز نکنند و خانم بزی نگران به صحرا رفت. هنوز چیزی از رفتنش نگذشته بود که گرگ آمد پشت در و در زد. بچه‌ها پرسیدند: کیه؟ گرگ با صدای کلفتش گفت: بچه‌ها، در را باز کنید. من مادرتان هستم! برای‌تان خوراکی‌های خوشمزه آورده‌ام. بزغاله‌ها گفتند: نه، تو مادر ما نیستی. صدای مادر ما قشنگ و نازک است. صدای تو کلفت و زشت است. تو گرگی، ما در را باز نمی‌کنیم. گرگ یک تکه گچ زیرزبانش گذاشت، صدایش نازک شد. دوباره به سراغ بزغاله‌ها رفت و با صدای نازکی گفت: بچه‌های من، در را باز کنید. من مادرتان هستم! برای‌تان خوراکی‌های خوشمزه آورده‌ام.» محمدرضا شمس تاکنون بیش از ۵۰ عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. مجموعه داستان افسانه‌های آن‌ور آب از مجموعه‌ی « افسانه‌های مردم دنیا» از سوی نشر «افق» منتشر و روانه‌ی بازار کتاب شده است.