کتاب برای یک روز بیشتر اثر میچ آلبوم نشر مصدق

چارلز بنتو در بن‌بستی گرفتار آمده؛ گویی تمامی درها به روی او بسته شده است. او مادرش را ازدست داده؛ مادری که همیشه با تحسین‌ها و تشویق‌هایش کاری می‌کرد که او احساس کند جوانی موفق و خارق‌العاده است. اکنون احساس تنهایی مطلق و نداشتن پشتیبان به او هجوم آورده است. حالا فقط یک راه پیش پای خود می‌بیند: خودکشی! او با ماشینش به دره‌ای سقوط می‌کند و حالا روح مادرش را در برابر خود می‌بیند. آیا تا به حال پیش آمده است کسی را که دوست داشتید، ازدست بدهید و دلتان بخواهد یک بار دیگر با او گفت‌وگو کنید؟ دوباره شانس این را داشته باشید تا زمانی را که فکر می‌کردید، آنها برای همیشه اینجا هستند، جبران کنید؟ اگر این‌طور است، پس می‌دانید که اگر همۀ روزهای زندگیتان را نیز روی هم بگذارید، به اندازۀ آن روزی که آرزو دارید برگردد، اهمیت ندارد. و چه می‌شود اگر آن روز برگردد.