کتاب و توی دروازه اثر عباس سعیدی انتشارات کتاب جمکران

978-964-973-598-6

انتشارات کتاب جمکران

رقعی

نرم مقوایی

180

205 گرم

کریم بغض ناخوانده‌اش را قورت داد، یقۀ دشداشه‌اش را مرتب کرد، آستین‌هایش را پایین آورد، صدایش را صاف کرد و در نهایت گفت: «من کریمم. من خلیلم. من غلامم. من عدنانم. من عبدالزهرام. من زائرم. من رمضانم. من خلفم. من عیسام. من حبیبم. من جمعه‌ام. من جلیلم. من سمیره‌ام. من سعیده‌ام. من ناصرم. من علی‌ام. من نظامم. من قاسمم. من فوزیه‌ام. من عباسم. من عزیزم. من دینارم. من کاظمم. من یاراللّه‌ام. من موسام. آقا! من همۀ جوون‌های ابوحمیظه هستم…» یوسف کریم را بغل کرد. جای خالی گوشش در چند سانتی متری چشم خلیل بود…

سلام خیلی کتاب خوبی من ازش راضیم

داستان حول محور جنگ و در استان خوزستان اتفاق میفته. ته مایه ی طنز داره . پر از توصیفات ریز و صحنه سازی های جذاب که باعث میشه کل داستان مثل یه فیلم جلو چشمتون بیاد. پشت جلد کتاب نوشته : " داستان نوجوان" ولی برای منی که خیلی وقته این دوران رو پشت سر گذاشتم هم جالب بود. شاید هم برای " نوجوان درونم " :)) خلاصه اینکه این کتاب نثر ساده و روونی داره ... و من خیلی زود تمومش کردم.

روش زده ۴۵ هزار تومن ولی ۷۵تومن زده توی سایت زدلا خوبه داستانش🕺👍♥️

کتاب خوبی بود برا پسرم کرفتم راضی بود

فصل دوم کی میاد

سلام این کتاب برای احکام هم خوبه ؟!