
کتاب پریشانی شامگاه اثر ماریکه لوکاس رین ولد انتشارات فراهنر
0%
(0 نفر) از خریداران، این کالا را پیشنهاد کرده اند
برند :
انتشارات فراهنرویژگی ها
- نوع جلد : شومیز
- جوایز ادبی : من بوکر
مشخصات محصول
رمان «پریشانی شامگاه» نوشته ماریکه لوکاس رینولد، نویسنده بیستونه ساله هلندی، در فضایی دیگر و متفاوت از برنده قبلی این جایزه شکل گرفته است، داستان این رمان در یک روستای کوچک هلندی که تمامی مردم آنجا بسیار هم مذهبی هستند اتفاق افتاده است. جایی که مردم آن هنوز به حرفهی دامداری و کشاورزی مشغول هستند.ماریکه لوکاس رینولد، شاعر و نویسنده دختر جوان هلندی برنده جایزه کتاب بینالمللی بوکر است. خانم رینولد که ۲۹ سال دارد جوانترین برنده این جایزه بهشمار میرود.جایزه ادبی مَن بوکر (به انگلیسی: The Man Booker Prize)، که به نام جایزه بوکر هم شناخته میشود، یکی از مهمترین جوایز ادبی دنیاست که هر سال به بهترین رمان جدید انگلیسیزبان اعطا میشود. این جایزه تا سال ۲۰۱۴ تنها به نویسندگان کشورهای مشترکالمنافع، انگلیسیها و ایرلندیها تعلق میگرفت؛ اما از سال ۲۰۱۴ تمام آثار نوشتهشده به زبان انگلیسی حق این رمان؛ حکایت حزنانگیز زندگی خانواده «مالدرز» است که از زبان «جاس»، دختری ده ساله، یعنی از زبان اول شخص تعریف میشود. حکایتی که با مرگ «متیز»، فرزند بزرگ خانوادهی مالدرز شروع شده است. اگرچه مرگ متیز با دوران بلوغ جاس و برادرش همزمان شده و این موضوع رمان را کمی پیچیدهتر میکند اما تاثیرات این مرگ بر رفتار نامتعارف والدین و همچنین خواهرش «هانا»، و برادرش «اوبه» آشکار است، آشنایی با اسامی دو شخصیت کلیدی در این رمان برای فهم و برداشت بهتر از آن، کمککننده است. یکی نام اوبه که در زبان هلندی به معنای ابراهیم بکار میرود. هرچند حضرت ابراهیم با قربانی کردن فرزندش در جستوجوی رضایت حق و خشنودی خدا بود، اما در این داستان کارهای خشونتبار اوبه پسر خانواده، تنها برای فرونشاندن خشم خودش بوده که از طریق رویارویی و مخالفت با پدرش بهدنبال کمکردن تنشهای داخلی و عصبی خودش هست. جاس که اسم اول شخص و راوی این حکایت است، در زبان هلندی معنای متفاوت دیگری داشته و بهمعنای کت و یا روپوش گرم و بافتنی است. همان کت کهنه و قرمزی که جاس پوشیده و بر روی جلد انگلیسی کتاب هم نقش بسته است. کت یخزدهای که حکایت از رنج سرمایی دارد که تا آخر جاس را همراهی کرده و فقط در لحظه مرگ، گرمابخش تن او میشود. جالبتر اینکه آغاز رمان هم با همین کت قرمز است: « ده سالم بود و دیگه حاضر نبودم کتم رو از تنم در بیارم»
نویسنده
ماریکه لوکاس رین ولد
مترجم
رزا کرمانیان
شابک
9786227267204
ناشر
انتشارات فراهنر
موضوع
رمان خارجی
قطع
رقعی
نوع جلد
شومیز
چاپ شده در
ایران
جوایز ادبی
من بوکر
تعداد صفحه
346
وزن
400 گرم
نظرات خریداران
خریدار کالا
به عنوان یه کتابخوان پیشنهاد میکنم
نسترن طسوجی
داستان این رمان در یک روستای کوچک هلندی که تمامی مردم آنجا بسیار هم مذهبی هستند اتفاق افتاده است. جایی که مردم آن هنوز به حرفهی دامداری و کشاورزی مشغول هستند. این رمان؛ حکایت حزنانگیز زندگی خانواده «مالدرز» است که از زبان «جاس»، دختری ده ساله، یعنی از زبان اول شخص تعریف میشود. حکایتی که با مرگ «متیز»، فرزند بزرگ خانوادهی مالدرز شروع شده است
مهدی کاظمی
با توجه به اینکه این کتاب جایزه بین المللی دریافت کرده باید خوندنی باشه